۱۳۹۱ آذر ۷, سه‌شنبه

اصول دین چیست؟

 
اصول دین چیست؟
 
 

 

متأسفانه بسیاری بر این گمان ھستند که دین عبارتست از نماز و روزه و خیرات و حجّ و امثالھم .

درحالیکه اینھا فروع دین ھستند. « فرع » به معنای میوه و ثمره و معلول است، که بطور طبیعی از اصل یک واقعه ای رخ می نماید . اصول دین دو جنبه دارد : اصول عملی و اصول اعتقادی !

اصول اعتقادی دین ما ھمانھا ھستند که ھمه می دانیم یعنی توحید و نبوّت و معاد و عدل و امامت . اینھا جنبه ذھنی و احساسی دین است و امری درونی و نامرئی است .

و اما اصول عملی دین ھمانھائی ھستند که اکثر ما از یادشان می بریم و عبادات (نماز ، روزه و ... ) را ھمان اصول عملی دین می پنداریم . در حالیکه عبادات محصول ثانویه عمل به اصول دین ھستند و اموری کاملاً شخصی و معنوی محسوب می شوند .



وامّا اصول عملی دین چیست ؟ صداقت ، قناعت ، سخاوت ، صبر، عفّت ، ادب ، خویشتن داری ، محبّت ، رزق حلال ، دوری از زنا و ربا و ریا و... ، اینھا ھمان اخلاق فطری بشرند و ارکان ھمه مذاھب حقّه الھی می باشند.



انسان به میزانی که این اصول را در زندگی روزمره به فعل در می آورد به باور قلبی اصول اعتقادی دین می رسد و به تدریج عبادات که میوه ھای وجود یک موٌمن ھستند بصورت نیازی روحانی آشکار میشوند که جملگی قلمرو پرستش پروردگارند .

درواقع اصول عملی دین موجب تقرّب انسان به خداوند شده و این تقرّب موجب پرستش می شود و نماز وروزه و انفاق و جھاد و ابلاغ معارف دینی پدید می آیند.



برخی می پندارند که برای دین دار شدن و ایمان آوردن بایستی عبادت کرد و خیرات داد و امثالھم . در حالیکه برای ورود بر دین خدا و قلمرو ایمان الھی بایستی زندگی را بر اساس فطرت و احکام اخلاق اصلاح نمود . بایستی دروغ و ریا و حرص و بخل و تھمت و حرام خواری و روابط نامشروع را از اعمال خود پاک نمود و این ھمان رویکرد به خداوند است .

این ھمان ورود به دین و حرکت بسوی اوست . این حرکت چون به حریم الھی می رسد موجب عبادات می شود ھمانطور که انسان به ھنگام ورود به خانه یک سلطان یا استادی ، کرنش می کند و ادب بجا می آورد و اظھار ارادت می کند .

در غیر اینصورت انجام عبادات یک تئاتر است یعنی دین نمائی . واین ھمان نفاق است.

کسی که دروغ می گوید و تھمت ناروا می زند و نماز ھم می خواند . کسی که شغل حرام دارد و زکوة می دھد . کسی که ربا می خورد و به حجّ می رود و..... در واقع مشغول اشدّ معصیت به خداست و خداوند را به گمان خود فریب می دھد . این نفاق است که پست ترین مقام بشر در جھان می باشد و منافقین ھم ملعون ترین مردمان در نزد خدا ھستند.

دین از توبه آغاز می شود که ھمان ترک امیال و رفتار نادرست است و سپس انابه آغاز میگردد که رویکرد به فروع دین است .

اول باید از دنیا پرستی و مردم پرستی دست کشید وسپس به خداپرستی یعنی نماز روی آورد.

اوّل بایستی از حرام خواری دست کشید و سپس روی به خمس و زکوة و انفاق نمود .

اول بایستی از اشاعه جھل و دروغ و جنون دست کشید و سپس به ابلاغ دین و امر به معروف و نھی از منکر پرداخت .

اول بایستی از نژاد پرستی و خانه و خاندان پرستی دست کشید و سپس روی به خانه خدا (حج) نمود

اول بایستی از جنگ برای دنیا دست کشید و سپس برای دین خدا جھاد کرد و .....



مرحله اول ھمان اصول عملی دین است و مرحله دوم نیز فروع عملی دین محسوب می شوند که متعاقباً پدید می آیند .



ولی بسیاری بطور وارونه عمل می کنند و اینگونه است که یک دین وارونه و یک زندگی و ھویت وارونه رخ میدھد .

ھم عرق می خورد و ھم نماز می خواند . ھم مال مردم می خورد و ھم خیرات میدھد . ھم دروغ

می گوید و ھم قسم بخدا می خورد و.... و این موجب پیدایش جنون است « ودر آن روز ملائک می گویند

پروردگارا اکثر مردم که خود را خداپرست می نامند پس چرا دیوانه اند» -قرآن



یکی از بزرگترین علّت نفاق و جنون و پوچی و بی ھویتی ما اینست که فروع دین را بجای اصول دین گرفته ایم و اصول عملی دین را از یاد برده ایم.

حتی اصول اعتقادی دین (توحید و نبوت و معاد... ) تا زمانیکه اصول عملی دین اجرا نشود تبدیل به یک باور قلبی و یقین نمی شود .

آنچه که موجب ایمان به خدا و قیامت می شود نماز و روزه نیست بلکه صدق و قناعت و عفّت است یعنی تقوا .

عبادات محصول ایمان قلبی ھستند و گرنه ابن ملجم می پرورند .

و ایمان قلبی محصول عمل به تقوا می باشد . انسان بی تقوائی که نماز می خواند و به حجّ می رود و امر به معروف و نهی از منکر می کند در واقع برعلیه دین خدا می جنگد و موجب بی آبروئی دین است .

به ھمین دلیل خداوند در سوره ماعون ، نمازگزاران سھوی و ریائی را از دشمنان دین نامیده است.

دین راھی است که به خدا می رسد . و کسی که بواسطه اصلاح اعمال به حریم الھی رسید اقامه صلواة میکند یعنی به خدا سلام می کند و با اوسخن می گوید .

در غیر اینصورت نماز و روزه و حج و خیرات به مثابه حق حساب و رشوه دادن به خداست و خدا ھم رشوه نمی پذیرد و رشوه دھندگان را رسوا می کند وعباداتشان را تبدیل به عذاب می کند .



دین از تقوا آغاز شده و سپس موجب ایمان به توحید و نبوت و معاد می گردد و مولد عبادات است . ولی بسیاری از مردم این راه را وارونه می پیمایند و لذا بجای اینکه بخدا برسند به شیطان و دوزخ می رسند وآنگاه می گویند که دین خرافه است و موجب بدبختی می شود چون ھر چه نماز خواندیم و خیرات دادیم پاسخی نشنیدیم .



استاد خانجانی